کد مطلب:33591 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:102

طالب حیرانی خلقان شدن، هوس خدایی کردن است











مولوی می گوید كه گروهی از مردم كارشان دلربایی از دیگران است. تمام عزم و همتشان در این خلاصه می شود كه دلها را مجذوب خود كنند. این امر از آفات جدی عموم هنرمندان است. اما گاهی بی هنران را نیز آفت زده می كند.

به تعبیر مولوی گروهی طالب حیرانی مردم می شوند، دوست دارند كه دیگران در آنها حیران بمانند و از فرط حیرت مداحی های گزاف بكنند و در پایشان ستایشها و خضوع های بی حساب بریزند. به تعبیر مولوی این چنین هوسی، هوس خدایی كردن است. زیرا تنها موجودی كه باید در او حیران ماند، خداوند است. و هر كس كه طالب حیرانی مردم شود، در واقع دست طمع در الوهیت زده است:


طالب حیرانی خلقان شدیم
دست طمع اندر الوهیت زدیم


(مثنوی، دفتر سوم، بیت 2233)


در هوای آنك گویندت زهی
بسته ای در گردن جانت زهی


(مثنوی، دفتر سوم، بیت 2240)

تمام عمر را مقید به قیود و ملاحظات سپری می كنی تا تحسینی از دیگران بشنوی. انواع ظرافتها در كار می كنی، بازی ها می انگیزی تا دلی را مسحور و مسخر كنی. این، همان «طالب حیرانی خلقان شدن» است. این امر چنانكه بیان شد خصوصا آفت بزرگ هنرمندان است. هر هنرمندی- خواه شاعر، یا نویسنده یا فیلمساز یا...- از هنگامی كه به كار هنری می پردازد، در فكر آن است كه وقتی این اثر هنری به دیگران عرضه شد، چه واكنش هایی برخواهد انگیخت. و البته راغب است كه این واكنش هر چه تحسین آمیزتر باشد. در واقع برای جلب مشتری بیشتر و بر انگیختن تحسین افزون تر، آفات فراوانی را برای روح خود می خرد. و این آفات، تازه مربوط است به وقتی كه هنوز واكنشی دیده نشده است- و بدا به آن

[صفحه 161]

هنگام كه یك واكنش تحسین آمیز به واقع پدید آید. چنین كسی باید پیشاپیش انواع حصن ها و حصارها را برای خود تدارك دیده باشد تا تیرهای تحسینی كه به سویش پرتاب می شوند، جان او را مجروح نكنند. در غیر این صورت از این آفات جان سالم به در نخواهد برد. به هر حال این امر نیز نوعی طلب الوهیت است. «الله» بودن از اوصاف خداوند است. پاره ای از مفسران و لغت شناسان گفته اند كه «الله» یعنی آن كسی كه همه در او حیران و واله می مانند. لذا این وصف، مختص به خداوند است. و اگر آدمیانی حیرانی دیگران را طلب كنند، در واقع بر پله ی الوهیت پا نهاده اند. از امام باقر (ع) نقل شده است كه:

من طلب العلم لیباهی به العلماء او یماری به السفهاء او یصرف به وجوه الناس الیه فلیتبوا مقعده من النار

هر كس علم را برای مباهات كردن بر علماء یا مجادله با سفهاء بیاموزد یا به جهت آنكه توجه مردمان را به خود معطوف دارد، پس جایگاهش را در آتش مهیا كند.

(اصول كافی، كتاب فضل العلم. و قریب همین مضمون در كنز العمال از رسول ص).


صفحه 161.